شرکت حسابداری

شرکت حسابداری

شرکت حسابداری

شرکت حسابداری

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرکت حسابداری و حسابرسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ارشد حسابداری

وستان بنده که استاد دانشگاه هم هستند زحمت کشیدند و منابع به روز شده آزمون کارشناسی ارشد حسابداری رو در اختیار من قرار دادند و بنده هم برای استفاده دوستان در اینجا گذاشتم امیدوارم مفید باشه.

 

مالی: ضریب 3 – 30 سوال

مروری جامع بر حسابداری مالی – نوروش کرمی – انتشارات نگاه دانش و کتاب نو

ص

نعتی : ضریب 2 – 30 سوال

حسابداری صنعتی مجموعه تست های 4 گزینه ای – جمشید اسکندری

حسابداری صنعتی 1 – عثمانی – انتشارات ترمه

حسابداری صنعتی 2 – ترجمه نوروش – انتشارات کتاب نو 

حسابداری صنعتی 3 – جمشید اسکندری – نشر حفیظ

حسابداری صنعتی – دکتر اعتمادی و فهیم نژاد – سنجش تکمیلی

حسابرسی – ضریب 2 – 30 سوال

حسابرسی – سنجش تکمیلی – فهیم نژاد

مجموعه پرسش های 4 گزینه ای استانداردهای حسابرسی – کورش امانی و احمد فاضلی – انتشارات کیومرث

مروری جامع بر حسابرسی – نوروش

سوالات 4 گزینه ای CPA – نشریه 154 سازمان حسابرسی

زبان عمومی و تخصصی 2– 30 سوال

زبان عمومی گرامر: Grammar for TOEFLد آریانیا و عباس فرزام

زبان عمومی لغات: Absolutely words for TOEFL – Essential words for TOEFL 504

زبان تخصصی: حسابداری 1 و 2 – عبدالرضا تالانه – انتشارات کیومرث

زبان تخصصی: حسابداری – داوود اقوامی – انتشارات سمت

ریاضی و آمار – ضریب 3 – 40 سوال

ریاضی: ریاضیات در مدیریت و حسابداری – امید محمودیان

ریاضی: تست های ریاضی کارشناسی ارشد – هادی رنجبران

آمار: آمار و کاربرد آن در مدیریت 1 و 2 – عادل آذر ومومنی – انتشارات سمت

آمار: تست های آمار و ماربرد آن در مدیریت کارشناسی ارشد – هادی رنجبران

  • محمد حسنی
  • ۰
  • ۰

ردان حساب و عدد و سود و زیان و قلم و ثبت و سیاق، کز همان روزهای نوروز در انبار بمانند و بگیرند و ببندند و شمارند و نویسند دو صد مشق در آن دفتر پیچیده به قیطان، که اگر خط بخورد یا که شود دیر، بهراسند از آن هیبت آن هیات سه مرد قلندر، همان هیات تشخیص علی الراس و اگر مانده حسابی نشود جمع، بر سر و صورت خود جمله بکوبند و دو صد لعن فرستند بر آن مرد ونیزی، همان لوکه پاچولی، که همه تی اکانت و دو طرف ثبت حساب از کرامات و افاضات هموست.

آن دگر خرده بگیرند از آن دسته اول که چرا آن ننوشتی و دگر چیز نوشتی که اگر این بشود شرط و شروط است و عدم، رد نظر.

هرگه این مرد سیه روز شود دیر به خانه، بخرامد به اتاقی و چپد زیر لحافی که بماند ز امان از خم ابروی زن و طعنه فرزند، که چه شد سهم تو از آن همه اعداد که بنوشتی و زدی جمع و چه شد وعده دریا و لب آب و نه حتی دو قدم پارک. این چه حرفه ست که نه چون کله پزان صنفی و جایی و نه چون آن مرد قدم رنجه به بازار مالی و منالی و نه یک باغ و حیاطی، که اگر یار برفت و تو در سوگ نشینی، آن جنازه تو به غسال سپاری که گزارش سر موقع توبه مجمع برسانی.

پس بگفتا گنهم چیست که جز این حرفه ندانم. این حرفه همان حرفه محبوب جهان است که در این دیر خریدار ندارد. من نه آن میرزا نویس در دکان و دم حجره ی آن بی هنرم، من دگر ممبر آن آیفک بین المللم.

آخر قصه: آخر قصه همه غصه و بس ناله نی که خراج دولت از آن سود به توافق به سر آید و در آن مجمع غدار بخورند و بگفتند و شنودند و دو صد سود و دو پاداش به تقسیم سپردند و ندیدند از پس پرده ی اعداد و رقم، آن همه خون جگر، دربدری، سوته دلی.

  • محمد حسنی